النهوه العشایریه لا شرعیه!!!
متاسفانه موارد دیگری نیز از افکار سنتی هنوز در بین بعضی از خانواده ها به خصوص در عشایر ریشه دوانده که باعث می شود ضربات سختی به نسل جدید بزند و نسل جدید را عقب نگه دارد.از جمله این افکار، ضایع شدن حقوق زن و دختربوده که در این مورد نویسنده و محقق محترم جناب آقای عبدالنبی قیم در خلاصه کلام خود در مقاله نگاهی جامعه شناختی به زندگی و فرهنگ مردم عرب خوزستان این موضوع را به شکل زیبا بیان کرده که به قسمتی از آن اشاره می کنیم.آقای قیم در خلاصه کلام می اورد که ((جامعه عرب خوزستان جامعه نیمه سنتی است زیرا بخش اعظم مردم ترجیح می دهند مناقشات و اختلافات خود را از طریق سازمان سنتی عشیره ای و فصل حل کنند. زن به نقش و جایگاه واقعی خود دست نیافته و بسیاری از حقوق او مورد تعرض واقع می شود.در برخی روستاها ؛دختران از حق انتخاب همسر محرومند و این حق از آن عمو زادگان است که برای او همسر تعیین کنند و یا او را تا پایان عمر بدون همسر نگهدارند.)) باید گفت که در بعضی از خانواده های عشایر هنوز زنان و دختران نتوانسته اند که به حقوق ثابت خود برسند حتی در انتخاب همسر اعتقاد بر این است که پیوند دختر عرب با پسر عمویش را در آسمان ها بسته اند و این در نظام کهن عشیره ای یعنی اعطای حق به پسر عمو یا پسر پسر عمو یا هر کس که در این مدار جای گیرد تا مالک الرقاب یا در واقع صاحب مجوز ازدواج دختر باشد.بی اجازه عمو یا پسر عمو یا بستگان پدر،دختر حق ندارد با کسی ازدواج کند و این در قاموس قبیله کفر شمرده می شود و کیفرش جنگ و جدال و آتش افروزی و گاهی قتل است.کافی است پسر عمو یا پسر عمو ها به خواستگار غریبه یا حتی پسر دایی اخطار کنند و او اصرار ورزد،حتی اگر پدر و مادر و خود دختر هم موافق باشند،خون ها ریخته خواهد شد،مگر اینکه ریش سفیدان و سیدان پا پیش نهند.عمو زادگان در این عرصه حق وتو دارند و بی رضایت آنان هیچ دختر عمویی نمی تواند ازدواج کند.گاهی شده که پسر عمو قدری انعطاف نشان می دهد و در برابر اخذ مبلغی،اغلب گزاف،از پدر یا خواستگار دختر،خود را کنار می کشد و اجازه ازدواج با غیر از خاندان را((توشیح)) می نماید. وگرنه پسر عمو با داشتن همسر هم می تواند دختر عمو را به عنوان هوو در گرو خود داشته باشد.این،به ویژه در میان خانواده های شیوخ سخت مرسوم است.چون شیوخ و البته نه همگی دختر به غیر از شیوخ نمی دهند. با توجه به تعاریف فوق نگاهی به تعریفی که یکی از شیوخ در رابطه مسئله نهوه دارد و در روز نامه الموتمر کشور عراق به چاپ رسیده است ٬می اندازیم : شیخ خلف خزعل الحلفی از شیوخ قبیله حلاف در عراق نهوه را اینگونه تعریف می کند:النهوه رسمی عشایری می باشد که از گذشتگان به ارث رسیده و معنای آن بی اعتبار شدن (از رسمیت افتادن) پیمان زناشویی بین زن و مرد،به سبب اعمال نهوه از جانب پسر عموی عروس می باشد که اعمال این رسم ناشی از کینه نسبت به مرد پیشه گرفته برای ازدواج یا کینه نسبت به خانواده عروس می باشد.شیخ طعمه خزاعی از علمائ دین در رد مسئله نهوه،عقد ازدواج را اینگونه توصیف میکند :عقد ازدواج از عقدهای توافقی است که مشروط به توافق طرفین و اعلام صریح آنان در مجلس عقد می باشد.لکن دیری است که با تطور جامعه و رواج اندیشه های پیشرو و انسانی،برخی از شیخ زدگان این سنت برتری جویی را زیر پا نهاده اند و از غریبه ها و غیر شیوخ زن می گیرند و حتا در بین متطورین عرب در شهرهای بزرگ بخصوص اهواز در مرحله ای رسیده اند که مقام زن را به جایی رساندند و پا را از این فراتر نهادند و با انتخاب 3 زن در صدر شورای شهر اهواز نشان دادند که بر خلاف آوازه گری عرب ستیزان و افکار سنتی عشیره،بیش از هر جماعت دیگری در این دیار به زنان و خواهران و مادران خود احترام می گذارند.دایره عمل سنت زشت نهوه در روستاها بیش از شهرهاست یا دست کم در شهرها،فرهیختگان و روشنفکران این رسم را بر نمی تابند مگر روشنفکران با ذهنیت عشایری.و حتی در بعضی از خانواده ها آوردن نام دخترشان را در جلوی افرادی که کمی فاصله خانوادگی دارند امری زشت تلقی می کنند در صورتی که در زمان اسلام پیامبر و ائمه زنان خود را به اسم و نه با نام مستعار و کنیه صدا می کردند کما اینکه همگی، اسامی زنان پیامبر و حتی ائمه را می دانیم و حتی روایاتی وجود دارد که ذکر می کند زنان هم پای مردان در لشکر کشی سپاه اسلام حضور داشتند و حتی فرماندهی سپاه و اداره شهر را به آنها می دادند همچون سوده که از جانب امام علی (ع) مسئول اداره شهر خود شد. اگر لحظاتی در تاریخ گذشتگان نیز با تامل سیر کنیم می بینیم که در زمان قبل از اسلام زنان بدوی خود همسران خود را انتخاب می کردند و حتی پادشاهی می کردند مانند بلقیس ملکه قوم سبا که نامش در قرآن آورده شده و زنوبیا(زینب)در سوریه.از جمله دیگر آزادی های زنان میتوان به سخنرانی ها و خطبه های مشهور حضرت زینب اشاره کرد.همه مواردی که اشاره شد شهادت بر این میدهند که مقام زن و دختر در قبل از اسلام و زمان اسلام آزادی آنها به مراتب خیلی بیش از زنان و دختران عشایر در حال حاظر می باشند.در دنیای سیاست نیز زنان امروزی از خیلی از رجال سیاسی پیشه گرفته اند همچون شیرین عبادی در ایران ؛نجمه حمید در اهواز؛بی نظیر بوتو در پاکستان و کاندولیزا رایس و آنجلا مرکل و .. در خارج از کشور.به نظر ما دلیل کم رنگ بودن فعالیت زنان و دختران عشایر در مسائل فرهنگی و سیاسی و..همین افکار سنتی و پوچ می باشد که جلوی قدم برداشتن این قشر را در کلیه مسائل گرفته و حتی گاهی دیده می شود عده ای از دختران به دلیل همین تعصبات از قوم خود فاصله می گیرند و تمایلشان به اقوام دیگر بیشتر می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم(واعتصموابحبل اله جمیعا ولاتفرقوا)((الحاج فرحان الیاسین الداود))