حکایت لقمان حکیم...
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
اول
اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم
اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی.
و
سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی.
پسر
لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را
انجام دهم؟
لقمان
جواب داد: اگر کمی دیر تر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای
جهان را می دهد.
اگر
بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهنرین
خوابگاه جهان است.
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه
های جهان مال توست.
+ نوشته شده در چهارشنبه چهارم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت توسط ابومهدی
|
بسم الله الرحمن الرحیم(واعتصموابحبل اله جمیعا ولاتفرقوا)((الحاج فرحان الیاسین الداود))